جدول جو
جدول جو

معنی چال میدان - جستجوی لغت در جدول جو

چال میدان
(لِ مِ)
نام یکی از محله های تهران. نام محله ای معروف در شهر تهران.
مؤلف مرآت البلدان ذیل نام چالمیدان نویسد: ’...معروف است که شاه طهماسب اول از سلاطین صفویه چون خواست بنای باره و حصار تهران را بگذارد از دو موضع از زمین این شهر خاک برداشتند و آن دو موضع دو چاله عمیق و وسیعشد که یکی از آندو به ’چاله میدان’ معروف و بعد مخفف شده ’چالمیدان’ گردید و این چالمیدان تا پانزده سال قبل جایی بسیار کثیف و مزبلۀ شهر و محل ریختن کثافات بود. بعداً مرحوم فرخ خان امین الدوله که از وزرای این عهد بود و میلی تمام به ایجاد آثار خیریه داشت در آنجا مساجدی عالی بنا کرد و اگر چه بنای مسجد در حیات امین الدوله بوجه منظور بپایان نرسید لیکن آن مرحوم، حاجی ملامحمدجعفر مجتهد معروف به ’چالمیدانی’ را که در جوار همین مسجد مسکن داشت به امامت و تولیت مسجد انتخاب نمود... مشهد امامزاده سید اسماعیل... در قرب چالمیدان واقع است و دیگر از ابنیۀ خیریه ای که در حوالی این محله است آب انباری است که مرحوم میرزاموسی مستوفی تفرشی وزیر دارالخلافه تهران بنا کرده است و کمال عظمت را دارد...’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 79)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاله میدانی
تصویر چاله میدانی
ویژگی شخص بی تربیت و بی فرهنگ، لات، زشت، ناپسند مثلاً فحش های چاله میدانی
فرهنگ فارسی عمید
(غِ مَ)
محلی بحدود سمرقند: در النگ قبله که در نواحی باغ میدان است نزول اجلال واقع شد و در آن حین جمعی کثیر از مردم رعیت و سپاهی از شهر بیرون آمده تا پل محمد حبیب که لشکرگاه پادشاه بود عنان باز نکشیدند... لاجرم اندک شکستی روی نمود، سمرقندیان سلطانعلی باباقلی را اسیر گرفته به قلعه بردند. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 233)
باغی بوده است به شیراز: مدفن شیخ غازی بن عبدالله در رباط او در باغچه ای که مشهور است به سه شنبه (الثلاثاء) نزد باغ میدان است. (از حاشیۀ شدالازار چ قزوینی ص 271)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان که در 9 هزارگزی جنوب خاوری قصبه رزن و24 هزارگزی شمال خاور کمیجان اراک واقع شده، کوهستانی و سردسیر است و 431 تن سکنه دارد که بشغل زراعت وگله داری مشغولند و صنایع دستی زنان قالی بافی میباشد. آبش از قنات و چشمه و محصولش غلات و لبنیات است. راهش مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاله میدانی
تصویر چاله میدانی
((~. مِ))
منسوب به چاله میدان محله ای در جنوب تهران، تربیت نشده، لات، خالی از ادب، لات منشانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سال مندان
تصویر سال مندان
اکابر
فرهنگ واژه فارسی سره